چشم خدای. حفظ خدای. (آنندراج) (غیاث اللغات) : تو شب به روضۀ نبوی زنده داشته عین اللهت بلطف نظر پاسبان شده. خاقانی. دیوان مرا که گنج عرشی است عین اللّه گنج بان ببینم. خاقانی. بینی جمال حضرت عین اللّه آن زمان کآیینۀ دل تو شود صادق الصفا. خاقانی. - علیک عین اﷲ، چشم خدا بر تو باد. در حفظ خدا باشی: ایا کریم زمانه علیک عین اﷲ تویی که چشمۀ خورشید را به نور ضوی. منوچهری. ، (اصطلاح عرفان) انسان کامل. (از فرهنگ علوم عقلی)
چشم خدای. حفظ خدای. (آنندراج) (غیاث اللغات) : تو شب به روضۀ نبوی زنده داشته عین اللهت بلطف نظر پاسبان شده. خاقانی. دیوان مرا که گنج عرشی است عین اللَّه گنج بان ببینم. خاقانی. بینی جمال حضرت عین اللَّه آن زمان کآیینۀ دل تو شود صادق الصفا. خاقانی. - علیک عین اﷲ، چشم خدا بر تو باد. در حفظ خدا باشی: ایا کریم زمانه علیک عین اﷲ تویی که چشمۀ خورشید را به نور ضوی. منوچهری. ، (اصطلاح عرفان) انسان کامل. (از فرهنگ علوم عقلی)
بیاری خدای تعالی. تخفیفی است از جملۀ بعون اﷲ و حسن توفیقه یا بعون اﷲ و مشیته. بمدد و یاری خداوند. (آنندراج). و رجوع به بعنایهاﷲ شود: گفت بعون اﷲ عزوجل هر مملکتی را که گرفتم رعیتش را نیازردم. (گلستان). و در آن جهان بعون اﷲو مشیته بعد از گذرانیدن عمری خوش در عز دولت و بلوغ غایت و... بزرگترین ثوابی یافته. (تاریخ قم ص 7)
بیاری خدای تعالی. تخفیفی است از جملۀ بعون اﷲ و حسن توفیقه یا بعون اﷲ و مشیته. بمدد و یاری خداوند. (آنندراج). و رجوع به بعنایهاﷲ شود: گفت بعون اﷲ عزوجل هر مملکتی را که گرفتم رعیتش را نیازردم. (گلستان). و در آن جهان بعون اﷲو مشیته بعد از گذرانیدن عمری خوش در عز دولت و بلوغ غایت و... بزرگترین ثوابی یافته. (تاریخ قم ص 7)
بیاری خداوند (درمورد کارهایی که در آینده باید انجام شود استعمال کنند)، یا بعون الله تعالی. بیاری خدای تعالی. یا بعون الله و حسن توفیقه. بیاری خدای ونیکی تایید او: و ما دین باب حکایت کسانی که بر وجود صانع دلایل گفتند و برهستی وحدانیت او در حقایق سفتندایراد کنیم بعون الله و حسن توفیقه. یا بعون الله وتیسیره. بیاری خدای و آیان کردن وی: اکنون شمتی از محاسن عدل که پادشاهان را ثمین تر حلیتی و نفیس تر موهبتی است یاد کرده شود و در آن هم جانب ایجاز و اختصار را برعایت رسانیده آید بعون الله و تیسیره
بیاری خداوند (درمورد کارهایی که در آینده باید انجام شود استعمال کنند)، یا بعون الله تعالی. بیاری خدای تعالی. یا بعون الله و حسن توفیقه. بیاری خدای ونیکی تایید او: و ما دین باب حکایت کسانی که بر وجود صانع دلایل گفتند و برهستی وحدانیت او در حقایق سفتندایراد کنیم بعون الله و حسن توفیقه. یا بعون الله وتیسیره. بیاری خدای و آیان کردن وی: اکنون شمتی از محاسن عدل که پادشاهان را ثمین تر حلیتی و نفیس تر موهبتی است یاد کرده شود و در آن هم جانب ایجاز و اختصار را برعایت رسانیده آید بعون الله و تیسیره
سیزاب از گیاهان، بابونه، بابونه دشتی گیاهی است از تیره سیزاب ها جزو دولپه ییهای پیوسته گلبرگ که بنام سیزاب نیز مشهور است. برگهای آن طعم بلخ و تند و محرک دارد و دارای تثر ضد اسکوربوت و نیز مدر است. این گیاه در اکثرنقاط ایران میروید سیزاب، باقسام مختلف بابونه اطلاق می شود. (بابونه)، گونه ای بابونه که آنزا بابونه صحرایی گویند
سیزاب از گیاهان، بابونه، بابونه دشتی گیاهی است از تیره سیزاب ها جزو دولپه ییهای پیوسته گلبرگ که بنام سیزاب نیز مشهور است. برگهای آن طعم بلخ و تند و محرک دارد و دارای تثر ضد اسکوربوت و نیز مدر است. این گیاه در اکثرنقاط ایران میروید سیزاب، باقسام مختلف بابونه اطلاق می شود. (بابونه)، گونه ای بابونه که آنزا بابونه صحرایی گویند
دلربا چشم گربه ای از سنگ های بها دار قسمی عقیق که برنگهای قهوه یی روشن و زرد و قهوه یی تیره دیده میشود و در زینت مورد استعما ل دارد و چون در داخل آن ذرات میکا فراوان است برق این ذرات جلوه مخصوصی بسنگ میدهد دلربا عقیق میکادار (عقیق چشم گربه یی)
دلربا چشم گربه ای از سنگ های بها دار قسمی عقیق که برنگهای قهوه یی روشن و زرد و قهوه یی تیره دیده میشود و در زینت مورد استعما ل دارد و چون در داخل آن ذرات میکا فراوان است برق این ذرات جلوه مخصوصی بسنگ میدهد دلربا عقیق میکادار (عقیق چشم گربه یی)
برخدا، درمقام استعاذه آید پناه بر خدا، بدادم برسید، برمن ستم است ازین رصد گاه ای داور دوران علی الله. (تحفه العراقین)، فریاد از دست، علی الله از بد دوران علی الله، تبر از خدا دوران تبرا، (خاقانی)، هرچه باد، باد، یا علی الله زدن، پناه برخدا بردن، یا علی الله زنان. در حال پناه بردنه بخدای: منم از تیره شب خویش علی الله زنان ای موذن تو کجا حی علای تو چه شد ک (حسن دهلوی) یاعلی الله گفتن، دل بدریا زدن، داد و فریاد، پناه بر خدا، مخفف توکلت علی الله
برخدا، درمقام استعاذه آید پناه بر خدا، بدادم برسید، برمن ستم است ازین رصد گاه ای داور دوران علی الله. (تحفه العراقین)، فریاد از دست، علی الله از بد دوران علی الله، تبر از خدا دوران تبرا، (خاقانی)، هرچه باد، باد، یا علی الله زدن، پناه برخدا بردن، یا علی الله زنان. در حال پناه بردنه بخدای: منم از تیره شب خویش علی الله زنان ای موذن تو کجا حی علای تو چه شد ک (حسن دهلوی) یاعلی الله گفتن، دل بدریا زدن، داد و فریاد، پناه بر خدا، مخفف توکلت علی الله
خدای پاکیزه گرداناد... . یا طبی الله تربته خدای خاک (قبر) او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر نام مرده گویند) : اما در روزگار ما هم از خلفاء بنی عباس ابن المستظهر المسترسد بالله امیر المومنین - طیب الله تربته و رفع فی الجنان رتبته - از شهر بغداد خروج کرد... یا طیب الله رمسه. خدای خاک قبر او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر مرده گویند) یا طیب الله روضته. خدای باغ (مرقد) او را پاکیزه گرداناد، (پس ازذکر نام مرده گویند) یاطیب الله فاک. خدای دهانت را پاک و پاکیزه گرداناد، (پس از شنیدن خطابه ای نیک یا آوازی خوش شنوندگان گوینده و خواننده را گویند)
خدای پاکیزه گرداناد... . یا طبی الله تربته خدای خاک (قبر) او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر نام مرده گویند) : اما در روزگار ما هم از خلفاء بنی عباس ابن المستظهر المسترسد بالله امیر المومنین - طیب الله تربته و رفع فی الجنان رتبته - از شهر بغداد خروج کرد... یا طیب الله رمسه. خدای خاک قبر او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر مرده گویند) یا طیب الله روضته. خدای باغ (مرقد) او را پاکیزه گرداناد، (پس ازذکر نام مرده گویند) یاطیب الله فاک. خدای دهانت را پاک و پاکیزه گرداناد، (پس از شنیدن خطابه ای نیک یا آوازی خوش شنوندگان گوینده و خواننده را گویند)